دانشگاه آزاد شاهرود

 

سلام به همتون دوستای گلم


من دانشگاه آزاد شاهرود درس می خونم.اینجا دانشگاهیه که توش هیچی معلوم نیست و من نمی دونم کارمنداش واقعا این جا چیکاره ان.وقتی کاری داری همشون پاست میدن به یکی دیگه، مخصوصا زمان انتخاب واحد پدرت درمیادو خیلی بدبختی می کشی. از 20 خط تلفنش نگو که شبانه روزی اشغاله و هیچ وقت موفق نمی شی با دانشگاه تماس برقرار کنی و موقع انتخاب واحد باید هلک و هلک پاشی بیای شاهرود و از فراغتت بزنی که انتخاب واحد جا نمونی.جالبه یه روز یه وبلاگ دیدم که توسط یه دانشجوی دانشگاه خودمون چندین ساله قبل نوشته شده بود که اونم با من موافق بود که تلفناش همیشه اشغاله.از استاداش نگو که دیگه هیچی، واااااااااااااااای خدا اون روزو نیاره که زیر دست خانم طالبی درس ایمونولوژی برداری,صدای جیغش که به هممون فشار عصبی وارد می کنه و وقتی کلاس شروع میشه همه میخوان صندلیای عقبو بردارن که گوششون اذیت نشه،از اونجایی که اون پزشکی خونده و ما رشته ی پرستاری خوندیم با ما مشکل داره و معتقده که ما از ضریب هوشی خیلی پایینی برخورداریم و همیشه سر کلاس دعواست و میگه که هیچوقت خودتونو با پزشکیا مقایسه نکنین چون قابل مقایسه نیستین و اونا خیلی از شما سرن.و بین درس دادنش تآکید میکنه که همیشه پرستار دچار اشتباه میشه و کارای اشتباه انجام میده.یه بار یکی از بچه ها گفت که من بچه دارم نتونستم درس بخونم و اونم گفت که بچه مال میمونه.خلاصه ما تا جایی ک می تونیم سعی میکنیم کلاساشو بپیچونیم.

از سرپرستای خوابگاه عظیما نگو که حتی به طرز لباس پوشیدن تو خوابگاهتم گیر میدن چه برسه به بیرون رفتنت و آرایشت.و من معتقدم که اگه تو زندان سونا (همونی که مایکل تو فیلم فرار از زندان توش گیر افتاد) بودیم انقدر عذاب نمی کشیدیم تا توی این خوابگاه که کوچکترین توجهی به دانشجو نداره و فقط گیر میده.چشمتون روز بد نبینه یه روز داشتم چت میکردم که مسئولای خوابگاه که همیشه پشت در کمین میکنن تو یه حرکت از پشت در اومد بیرون و مچمو گرفت و گفت که مجوز سایتت باطله و از اون روز دیگه من پامو توی سایت نذاشتم.البته یه مدته دوباره میام خیلی شیک و ریلکس از سایت استفاده میکنم.

از یه طرف دیگه رشته های پزشکی رو به یه دانشکده ی تازه تاسیس و به قول خودشون باکلاس منتقل کردن.از پله هاش نگو که از گرانیته و هر لحظه امکان سقوط هست و باید کاملا مواظب راه رفتنت روی پله ها باشی که جلوی پسرا ضایع نشی که اگه شدی سوژه ی یک ماهشون میشی.از سقفش نگو که همون روزای اول یه قسمتش ریخت و مثل بارون آب میریخت رو سرمون و بچه ها فیلم گرفتن و همینو کم داشتیم که فیلم بلوتوث شه و آبرومون جلوی بچه های مهندسی بره.

این بود گوشه ای از دردو دلم تو این دانشگاه، بازم براتون می نویسم.